این!
نه این یکی!
نه دیگه این
خداوکیلی این یکی بروم دیگه
(من هنگامی که می خواهم سوار پله برقی بشوم)
یار مهربان
من یار مهربانم، اما کمی گرانم
چون جنس باد کرده در دست ناشرانم
درکل به قول ایشان کم سود و پر زیانم
من گرچه اهل ایران این ملک شاعرانم
زیر هزار نسخه باشد شمارگانم
مانند حال زائو در وقت زایمانم
یا لنگ فیلم و زینکم یا گیر این و آنم
گیرم اگر مجوز من یار پند دانم
از این ممیزی ها سرویس شد دهانم!
اغراق اگر نباشد صفر است راندمانم
یک روز رفتم ارشاد با این قد کمانم
گفتم بده مجوز ای راحت روانم
گفتا تو را برادر یک سال می دوانم
در تو عقایدم را با زور می چپانم
گفتم نمی توانی گفتا که می توانم
گفتم کنم شکایت گفتا که بر فلانم
از حرفهای او سوخت تا مغز استخوانم
من یک کتاب خوبم عشق است ترجمانم
نه عامل خلافم نی در پی مکانم!
محبوب اهل فکرم منفور طالبانم
خواننده گر کوزت شد من ژان وال ژآنم!
من وارث پاپیروس از مصر باستانم
هم خبره در سیاست هم اقتصاد دانم
بسیار حرف دارم با آنکه بی زبانم
شاگرد فابریکِ جبار باغچه بانم
درد دلم شنیدی؟ حالا بخر بخوانم
.... از بسکه شعر گفتم کف کرد این دهانم
حسن ختام بیتی است کآمد نوک زبانم
از خطه بیابان گفته سعید جانم:
" من شاعری جوانم منهای گیسوانم"!
دو تا آدم خلاف با هم عروسی میکنن بچشون آخوند میشه.
میگه چرا؟
میگه منفی در منفی میشه مثبت.
رفتم بانک به کارمنده میگم :ببخشید شما صندوق دار هستید ؟
میگه پ نه پ! هاچ بکم
دو کاج
در کنار حریم یک اتوبان
توی تهران دو کاج روئیدند
مردم البته از گرفتاری
کاجها را به کُل نمیدیدند
روزی از روزهای پاییزی
حکم تعریض آمد از بالا
راه افتاد شخص پیمانکار
شب که بودند خلق در لالا!
یکی از کاجها به ایشان گفت:
لطف خود را به بنده شامل کن
چند تا سَرو آنطرف تر هست
ما دو را جون مادرت ول کن!
گفت با طعنه مجری پروژه
کاج بی ریشه از تو بیزارم
از منابعْ طبیعی استان
بنده شخصا" مجوزم دارم
سرو چون این شنید گفت: این کاج
به سبیل باباش خندیدهست
بنده فامیل حاجیام، ضمنا"
ریشه هایم پر از مونوکسید است!
مجری طرح دید اینطوری
کار تعریض جاده ممکن نیست
گشت عازم مهندس ناظر
تا ببیند که عیب کار از چیست
شهریاران شبانه با سرعت
راه تکرار بر خطر بستند
سرو و کاج و چنار را یکجا
با لودِر تکه تکه بشکستند
یه مرده میره ساندویچ بخره؛توی مغازه به فروشنده میگه: آقا یک ساندویچ کالباس بدید اما خیارشور توش نریزید. فروشنده جواب میده: آقا خیار شور نداریم میشه گوجه نزارم !
بد ترین ضد حال دنیا وقتیه که منتظر smsیه فرد مهم هستی بعد یهsmsمیاد خوش حال میشی میری گوشیتو برداری می بینی Irancelle
آی آی آی اون موقس که میخوای ...........
آقای قدیریان میشه یه موضوع دیگه بذارید که ما بتونیم به یه شخصی که قصد خودکشی نداره یه smsبدیم که درجا خودکشی کنه خیلی موضوع تاثیر گذاریه
اولی:ای بد جنس تو که میگفتی از جنس رن بدت میاد.
دومی:حالا هم بر سر حرف خود باقی هستم.
ا:پس چرا دیروز در خیابان با یک زن راه میرفتی؟
د:او خواهرم است.
ا:دروغ میگویی.
د:مطمئن باش دروغ نمیگویم.
ا:پس از قرار معلوم من . تو با هم برادریم.
یک روز خانواده لاکپشتها تصمیم گرفتند که به پیک نیک بروند. از آنجا که لاکپشتها کند هستند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشان آماده شوند.
دو سال طول کشید تا لاکپشتها یک جای مناسب پیدا کنند.
برای مدتی حدود شش ماه محوطه را تمیز کردند، و مقدمات را آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردهاند!! پیک نیک بدون نمک یک فاجعه بود، و همهی آنها با این موضوع موافق بودند. بعد از یک بحث طولانی، جوان ترین لاکپشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد. لاکپشت کوچولو ناله کرد، چون نمیخواست برود اما بالاخره به یک شرط قبول کرد که برود آن شرط این بود که تا وقتی او برنگشته کسی چیزی نخورد.
خانواده قبول کردند و او به را افتاد. سه سال...پنج سال...شش سال... سپس در سال هفتم غیبت او پیرترین لاکپشت دیگر نمیتوانست به گرسنگی ادامه دهد بنابراین شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.
در این هنگام لاکپشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید: دیدید می دانستم که منتظر نمیمانید من هم حالا نمیروم نمک بیاورم!!!!!!!!!!!!
یارو میره حرم شخص بزرگواری شروع میکن به نماز خوندنو عبادت کردن،وقتی همه ی این کارو انجام میده،خواسته شو میگه و کارت عابر بانکشو میندازه تو ضریح و میگه هروقت حاجتمو گرفتم رمزشو بهت میگم!
دو نفر به هم میرسند یکی می برسه ساعت چنده اون یکی میگه شستم رو بنده
قضاوت عجولانه
هوشنگ رفته
بود عروسی. به بغل دستی اش گفت : اون پسره رو نگاه کن، چقدر زشته و چقدر هم بد می
رقصه؟
بغل دستی اش گفت اولاً اون دختره و نه پسر، دوماً دختر منه. هوشنگ با شرمندگی گفت
: واقعاً ببخشید نمی دونستم شما پدرش هستید. بغل دستی اش گفت : من مادرش هستم نه
پدرش.
افراشته من معتقدم شعر نسازی
حیف از ادبیات که شد مسخرهبازی
یک رشته اراجیف و اباطیل زننده
یک سلسله لاطائل مسموم کننده
میشعری و میخوانی و میچاپی، انگار
در نیمه دی ماه یخی آمد بازار
گویند گرت «شاعر مردم» عجبی نیست
در خلق کسی عامل شعر و ادبی نیست
تاسیس، روی، نایره، دانی؟ که نه والله
سطری عربی تانی خوانی؟ که نه والله
شعرت همه عریان ز مراعات نظیر است
نان گویی و افسوس که بی ذکر پنیر است
جایی سخن از راه، چرا چاه نباشد؟
آنجا که گدا هست، چرا شاه نباشد؟
بر نقص سواد تو همین یک کلمه بس
یک مصرع با «سین» و یکی «ثای» مثلث
از وزن نگو، عین ترازوی سرک دار
میزان نشود جز به پوان، ویرگول بسیار
شعری که بُوَد در عظمت کوه دماوند
شعری که بُوَد مهبط الهام خداوند
شایسته تعریف گل و فصل بهار است
وقف ابد ساق و سر و سینه یار است
آن هم به همان سبک ابیوردی مرحوم
بیدخل و تصرف، به همان مهر و همان موم
ما شاعر شهریم، مجرد ز علایق
مرد هنری را چه به اوضاع خلایق؟
نان نیست، نباشد، سر یار سلامت
بیکاری و فقر است! که دلدار سلامت
ما را چه «آجان» آمده یا موجر منزل
ما کشته عشقیم به صد دل، نه به یک دل
دنیای دنی را همه گر آب بگیرد
ما اهل دلان را همگی خواب بگیرد
امروز اگر خلق به ما لطف ندارد
روزی به سر مقبرهمان گل بگذارد
زیرا که از آنجا که خلایق همه مستند
این مردم نادان همهشان مرده پرستند
این مدعیان در طلبش بیخبرانند
فاتحهمع الصلوات!
***
افراشته من معتقدم شعر نسازی
حیف از ادبیات که شد مسخرهبازی
یک رشته اراجیف و اباطیل زننده
یک سلسله لاطائل مسموم کننده
میشعری و میخوانی و میچاپی، انگار
در نیمه دی ماه یخی آمد بازار
گویند گرت «شاعر مردم» عجبی نیست
در خلق کسی عامل شعر و ادبی نیست
تاسیس، روی، نایره، دانی؟ که نه والله
سطری عربی تانی خوانی؟ که نه والله
شعرت همه عریان ز مراعات نظیر است
نان گویی و افسوس که بی ذکر پنیر است
جایی سخن از راه، چرا چاه نباشد؟
آنجا که گدا هست، چرا شاه نباشد؟
بر نقص سواد تو همین یک کلمه بس
یک مصرع با «سین» و یکی «ثای» مثلث
از وزن نگو، عین ترازوی سرک دار
میزان نشود جز به پوان، ویرگول بسیار
شعری که بُوَد در عظمت کوه دماوند
شعری که بُوَد مهبط الهام خداوند
شایسته تعریف گل و فصل بهار است
وقف ابد ساق و سر و سینه یار است
آن هم به همان سبک ابیوردی مرحوم
بیدخل و تصرف، به همان مهر و همان موم
ما شاعر شهریم، مجرد ز علایق
مرد هنری را چه به اوضاع خلایق؟
نان نیست، نباشد، سر یار سلامت
بیکاری و فقر است! که دلدار سلامت
ما را چه «آجان» آمده یا موجر منزل
ما کشته عشقیم به صد دل، نه به یک دل
دنیای دنی را همه گر آب بگیرد
ما اهل دلان را همگی خواب بگیرد
امروز اگر خلق به ما لطف ندارد
روزی به سر مقبرهمان گل بگذارد
زیرا که از آنجا که خلایق همه مستند
این مردم نادان همهشان مرده پرستند
این مدعیان در طلبش بیخبرانند
فاتحهمع الصلوات!
آیا میدونستین وقتی لبهاتون رو غنچه کنید دماغتون گشاد میشه ؟
حالا بشه یا نشه دلیل نداره تو الان اونجوری کنه ضایع !
نحوه ی جستجوی پسرا تو گوگل :
نرم افزار پارتیشن بندی
نحوه جستجوی دخترا تو گوگل:
چطوری هاردمو به چند تا درایو تقسیم کنم؟
الان سه تا درایو دارم. میخوام بشه ۶ تا !
هیچ کادوی زشت و به درد نخوری دور انداخته نمیشود !فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود !
غضنفر تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه : ا... این چه آشناست ! بعد از یه ساعت فکر کردن داد می زنه : فهمیدم... این همونیه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من!!!
به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه!!!
ا لتماس غضنفر به عابر بانک ! :
غلط کردم ، پول نمیخوام فقط گواهی نامه ام رو پس بده !
شب یلدا کـــه رفتم ســــوی خـانه گرفتـــــــم پرتقـــــــــــــال و هندوانه
خیـــــار و سیب و شیرینی و آجیل دوتـــــا جعبه انــــــــــــــار دانه دانه
گـــــــز و خربوزه و پشمک که دارم ز هــــــــر یک خاطراتی جــــــاودانه
شب یلدا بــــــــوَد یا شـــــــام یغما و یــــــــــــــا هنگــــــــام اجرای ترانه
به گوشم می رسد از دور و نزدیک نوای دلکـــــــــش چنگ و چغــــــانه
پس از صرف طعام و چــــای و میوه تقاضــــــــا کردم از عمّـــــــه سمانه
که از عهــــــد کهـــــــــن با ما بگوید هم از رسم و رســــــــــوم آن زمانه
چه خوش میگفت و ما خوش میشنیدیم پس از ایشان مرا گـــــــل کرد چانه
نمی دانم چـــــــرا یک دفعـــــه نامِ- “جنیفر لوپز” آمــــــــــــــــد در میانه
عیالم گفت:خواهــــــــــان منی تو و یا خواهــــــــان آن مست چمانه؟
به او با شور و شوق و خنده گفتم عزیزم با اجــــــــازه، هــــــــــر دُوانه!!
نمی دانی چه بلوایی به پـــــا شد از آن گفتــــــــــــــــار پاک و صادقانه
به خود گفتم که”بانی” این تو بودی که دست همســـــــرت دادی بهانه
خلاصه آنچنــــــــــــــان آشوب گردید کـــــــــه از ترسم برون رفتم ز خانه
ز پشت در زدم فریـــــــــــاد و گفتم: “مدونا” هم کنارش، هر سه وانه!!
و آن شب در به روی مــن نشد باز شدم چـــــــــون مرغ دور از آشیانه
شب جمعــــــــــــه برای او نوشتم ندامت نامـــــــــــــه، امّـــا محرمانه
نمی دانم پس از آن نامــــــه دیگر عیالم کینه بــــــــــــا من داره یا نِه
ولی بگذار- بــــــــــــــا صد بار تکرار- بگویم آخرین حرفــــــــــــــم همانه!!
روان پریش تر از اونی که صبح ساعت ۷ داد میزنه
“آی بدو هندووونه به شرط
چاقو”
همسایه ی ماست که واسش چایی میبره تا گلوش تازه بشه !
از غضنفر می پرسند هدفت از تحصیل چیه؟
میگه : می خوام درس بخونم، دکتر بشم، مطب بزنم، پولدار بشم،
وانت بخرم باهش کار کنم!
سه چیز ذهن ** ** را مشغول کرده است:
1-آیا میشه روی میز نهار خوری شام خورد؟
2-دفتر مقام معظم رهبری چند برگه؟
3-آیا در آزمایش الهی باید ناشتا بود؟
تو جاده پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و میگه چون از صبح اولین کسی هستی که کمربند ایمنی بستی برنده 100 هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیکار کنی؟ مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم . زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اکس می زنه پرت و پلا می گه. بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟ یه صدا از صندوق عقب می یاد: از مرز رد شدیم!!!!!!
تو جاده پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و میگه چون از صبح اولین کسی هستی که کمربند ایمنی بستی برنده 100 هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیکار کنی؟ مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم . زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اکس می زنه پرت و پلا می گه. بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟ یه صدا از صندوق عقب می یاد: از مرز رد شدیم!!!!!!
یارو میره سمعک بخره فروشنده میگه: همه جورشو داریم از هزار تومنی تا
یک میلیون تومنی.
طرف میپرسه: هزارتومنی اش چطوری کار می کنه؟
فروشنده میگه: این اصلا کار نمیکنه فقط مردم با دیدنش بلندتر حرف می زنن!!!
روزی شیخی همراه با مریدانش که نصفی استقلالی و نصفی دیگر پرسپولیسی بودند درحال حرکت در بیابانی بودند.
ناگاه طوفانی ایجاد شد طوری که تمام استقلالی ها رابا خود برد .
پرسپولیسی ها نزد شیخ رفتند و گفتند:حال دیدی ما پرسپولیسی ها
قوی تریم.
شیخ درپاسخ به پرسپولیسی ها گفت:خیر شما سوراخ بودندی طوفان از
بین شما گذشته است.
اومدم خونه به مامانم میگم گشنمه، میگه عزیزم نون هست ،تخم مرغ هست، روغنم هست،
برو هر چى دوست دارى درست کن بخور!
بهترین ماشین ایرانی پراید
گرچه گاهی قاتل جانی پراید
بینمت اکنون به هرجا و مکان
جانشین خوب پیکانی پراید
بس که محکم هستی و سفت و قوی
مثل تانک جنگ میمانی پراید
چشم بی پولان همه بر روی تو
چون که امید فقیرانی پراید
اغنیا سوی فراری می روند
درد ما ها را تو درمانی پراید
هر کجا باشد ژیان یا که رنو
توی آنجا مثل سلطانی پراید
دارد اکنون اصغری و آتقی
مریم و مش مهدی و مانی پراید
یا که دارد بندری و ساوه ای
سیستانی و خراسانی پراید
گر که از مادرزنت سیری هنوز
هدیه اش کن بی پشیمانی پراید
غضنفر میره پیشدکتر متخصص می بینه ویزیتش بیست هزار تومن شد!!!به دکتر میگه اگه تخفیف میدی بگم کجام درد میکنه و گرنه خودت بگرد پیداپش کن !!!
خوب، اخیرا هم دانشمندان مومن و متدین توانستند پس از سال ها
مطالعه و تحقیق،لوگویpepsi
رو هم رمز گشایی کنند و دریافتند که این هم توطئه ای از جانب دشمن! بودهPay Each Penny Save Israel
پرداخت هر پنی ذخیره اسرائیل است
با روشن شدن این دشمنی آشکار و رو شدن دست لابی های صهیونیستی ، شرکت های ایرانی هم ساکت ننشسته و در حرکتی هماهنگ به تشریح نام خود پرداختند تا مشت محکمی باشد بر دهان اسراییل جنایت خوار!
پفک نمکی = پایمردی فلسطین، کابوس ناگوار ملت کینه توزیهودی.
تک ماکارون = تکنولوژی کشور متجاوز اسرائیل کارامدتر از راه ولایت نیست.
شادنوش = شکست اسرائیل دربرابر نیروی ولایتمدار شیعیان.
داماش = دندان اسرائیلو مردم ایران شکستند!!!!!
کاله = کشور اسرائیلو له میکنیم !!!!
پگاه = پاشو گمشو اسرائیل هرجایی
به طرف میگن: توی عمرت، سخت ترین کاری که کردی چی بوده؟ میگه: پر کردن نمکدون! میگن: چرا؟ جواب میده: آخه سوراخ هاش خیلی ریزه!!
نظافتچی میاد خونمون مامانم قبلش اتاق منو جمع می کنه زشت نباشه یه وقت!